سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از او پرسیدند : خدا چگونه حساب مردم را مى‏رسد با بسیار بودن آنان ؟ فرمود : ] چنانکه روزى شان مى‏دهد با فراوان بودنشان . [ پرسیدند : چگونه حسابشان را مى‏رسد و او را نمى‏بینند ؟ فرمود : ] چنانکه روزى‏شان مى‏دهد و او را نمى‏بینند . [نهج البلاغه]
 
جمعه 92 اردیبهشت 13 , ساعت 10:18 صبح


سه شنبه 92 فروردین 13 , ساعت 11:1 عصر

 

مردی که بوی خدا می‌داد

چهاردهم ثور، در تقویم حماسه و جهاد یاد آور غروب غمناک چشمان پر فروغ آفتابی است که در تاریک ترین عصر یأس، پرتو امید می‌افشاند. در چهاردهم ثور 1365 پرچمدار بزرگ مقاوت و انقلاب بزرگ جهانی اسلام، مجاهد دلسوخته، اندیشمند فرهیخته، عالم ربانی حجة الاسلام والمسلمین الحاج سید صفدر علی احسانی، در گلران هرات زمزم شهادت را سرکشید. شهید احسانی قلب تپنده‌ای جهاد و مقاومت، آفتاب امید در دل امت و بازوی توانمند انقلاب بین الملل اسلامی بود.  

شهید احسانی

      شهید احسانی همه چیزش خدایی بود و همه چیز را برای خدا می‌خواست و در تمام صحنه های مبارزه و زندگی پر افتخار او، حضور خدارا می‌توان تماشا کرد. او با اندیشه‌ای خدایی، اخلاص و تلاشهای فوق العاده اش در راه خدا، محبوب ترین شخصیت سیاسی_ جهادی شهیدی‌است که همه مجاهد مردان به او عشق می‌ورزند و چنین است که همسنگر دیرینه و وفا دار شهید احسانی، استاد اخلاقی در خاطره اش می‌نویسد:‌«شهید حجة الاسلام والمسلمین حاج آقای احسانی در تشکیل(سازمان) نهضت اسلامی همه چیز بود. هم مسؤل بود، هم مدیر بود و هم سرباز مجاهد...»

     این کلام، بغض ها را در گلو می‌شکند و اشک را به ماتم بزرگ فقدان غمناک چنین انسانهای وارسته‌‌ای به مهمانی می‌خواند...!

     در این مجال برآنیم که گزیده زیستنامه شهید احسانی را بنگاریم.

ولادت و زادگاه:

در خانواده‌ سیادت، معنویت و روحانیت در سال 1328ش. کودکی خوش سیما و نورانی متولد شد که مرحوم آخوند سید محمد اکبر(پدر شهید) به عشق مولایش، اسم مبارکش را سید صفدر علی گذاشت.

       شهید بزرگ احسانی، از میان قله های مرد خیز(جاغوری)- منطقه المیتو- قد بر افراشت. قله های پر غروری که مردان بزرگ و آسمانی چون آیت الله علامه مدرس افغانی، آیت الله وحیدی، روحانی مبارز و آگاه شهید شریفی(وکیل مردم جاغوری در ولسی جرگه)، جنرال موسی هزاره(رئیس ارتش پاکستان) و... را به دامن پرمهر خویش پرورش داد.

دوران تحصیل:

ایشان در دامان خانواده روحانی چشم به جهان گشود و با جهان بینی الهی پرورش یافت و با ذوق و علاقه فراوانی که به علوم دینی داشت در زادگاهش نزد حاج شیخ محقق به تحصیل علوم دینی آغاز کرد. و مدت دوسال در حوزه علمیه مالستان نزد حاج شیخ یوسف عارفی مشفول تحصیل بود و آنگاه خدمت آیت الله وحیدی وشهید شریفی در مدرسه ‹شریفی› به تلمذپرداخت. پس ازمدتی زلال زمزم معنویت وجذبه علمی حوزه علمیه نجف اشرف اورا به سوی خویش کشانید ودر سال 1348عازم نجف اشرف گردید واز محضر بزرگان واعاظم علمی نجف بهره گرفت وبه مطالعات جنبی ومسایل سیاسی روز، جریانهای انقلابی مبادرت ورزید که درنتیجه توسط عمال حزب بعث درسال1354از عراق اخراج گردید وشهید، درحوزه علمیه قم اقامت گزید ودرکانون انقلابی انجا مشغول تحصیل گردید واز حضور اساتید بزرگ حوزه استفاده می‌برد و دوره فن خطابه را در حضور حضرت آیت الله مکارم شیرازی در دارالتبلیغ به پایان برد.او سطوح عالیه دروس حوزه را به اتمام رسانده ومشغول خارج فقه واصول بود.

ویژگی های اخلاقی:

شهید احسانی همیشه چهره متبسم داشت، لبخند شرین وملیح اورا همگان به یاد دارند که درهرملاقاتی هدیه می‌کرد وهرکسی را دراولین برخورد، مجذوب اخلاق پسندیده خویش می‌کرد. گذشت، حوصله مندی، صبر واستقامت دربرابر مشکلات از خصوصیات بارز اخلاقی او بود. هر کسی باهر پنداری نسبت به وی بدی می‌کرد، او دراولین فرصت با نیکی متوجه اشتباهش می‌کرد. حس همدردی با هم نوعان، متانت دربرخورد وشیرینی گفتار، رعایت منش اسلامی در کردار وبنیش الهی در اندیشه، پاکی طینت، ظاهر بی آلایش، ساده پوشی وساده زیستی با سرشت او عجین گشته بود. درپرتو اندیشه الهی و زی حوزوی او مدارج عالیه اخلاق عملی را پیموده بود، او عالم ربانی  وانقلابی به تمام معنا بود.درتمام دوران تحصیل ومبارزه لغزشی ازخط اندیشه واخلاق اسلامی از او دیده نشده است. او وارسته، مهذب وپارسای حقیقی بود که هیچ گاه درپی کسب شهرت ومقام نبود ومنافع شخصی وحزبی را برمصالح مردم، مکتب وانقلاب مقدم نمی‌داشت. او در کوران مبارزه یک گام از اندشه ناب واخلاق اسلامی به دور نگشت فضایل اخلاقی او بیش ازآن است که قلم بتواند به تصویر کشد، ودریک کلام می‌توان گفت: او صحیفه کامل ومتعالی مکارم اخلاقی وتجسم عینی یک انسان کامل بود.

دوران مبارزه:

تبلور واقعی شخصیت بزرگ شهید احسانی را دربرگهای زرین جهاد ومبارزه می‌توان تماشا کرد، او با باور بالغ واندیشه ظهور یافته واراده پایدار دراولین سالهای طلبگی، با گام استوار در راه دفاع ازکیان اسلام قدم برداشت، درسال 1347ش. درانتخابات وکلای مجلس ملی از کاندیداتوری روحانیت حمایت کرد وتلاش فراوان نمود که تا یک قدمی مرگ جلو رفت واین کار او خشم خوانین جاغوری را برانگیخت وپسر شریف خان پیلوت اورا با تفنگچه(کلت) تهدید به مرگ کرد اما دراراده او خللی وارد نگشت.

شهید، با بینش الهی وشورآمیخته با عشق به مکتب اسلام که در سر داشت وبا ورود به کانون علمی ومعنوی نجف اشرف به مطالعه دقیق جنبشهای اسلامی پرداخت وجذب مدار روحانی انقلاب اسلامی گردید که فعالیتهای انقلابی او وارد مرحله تازه‌ای گشت‌.

شهید احسانی، بعد ازاخراج ازعراق در حوزه علمیه قم رحل اقامت گزید وفعالیهای انقلابی اش را دوباره آْغاز کرد.شهید احسانی با آگاهی که ازاندیشه سیاسی اسلام داشت وتجربه دوران مبارزه تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران وآغاز جهاد درافغانستان ازاو مرد مبارز نستوه، اندیشمند وسیاستمدار فرهیخته‌ای ساخته بود. با آغاز جهاد وتشکیل«حزب نهضت اسلامی افغانستان» فعالیتهای انقلابی اش را در جهت مقاومت اسلامی کشورش متمرکز کرد.

شهید، ازاستوانه ها اصلی جهاد وعضو شورای مرکزی نهضت اسلامی بود او قلب تپنده‌ای نهضت وجهاد بود که گامهای استوارش نوید پیروزی ومرگ سرخش حرکت آفرین بود.

او برای شناساندن چهره جهاد در راه اندازی مظاهره مردم مهاجر در شهرهای مختلف ایران به تبیین چهره جهاد مردمش می پرداخت. فعالتهای انقلابی شهید احسانی را درچند پاراگراف جداگانه مرور می کنیم:

الف: جهاد.

شهید احسانی، مسئول کل کمیته نظامی و نیروهای مسلح نهضت اسلامی بود و برای تدارک امور جهاد شبانه روز تلاش می‌نمود. تهیه ابزار و ادوات جنگی، تأمین و اکمال جبهه ها، اعزام نیروهای تازه نفس به جبه ها، آموزش نظامی نیروها و تربیت کادرهای مکتبی و نظامی از فعالیتهای جهادی او بود. شهید احسانی، در قلب همه مهاجران و مجاهدان عزیز بود، وقتی او برای اعزام نیرو به جبهه حرکت می‌کرد مهاجران دلسوخته سراز پا نمی‌شناخته آماده می‌شدند و در سخت ترین شرایط به جبهه ها اعزام می‌شدند. اعزام چندین کاروان به جبهه های هرات و همچنین فراهم کردن و اعزام کاروانهای بزرگی از مهاجرین در سرمای سخت زمستان از مسیر هرات تا مناطق مرکزی با پای پیاده که در آخرین کاروان خود نیز پیشاپیش قافله جهاد در حرکت بود. و در منطقه«جنگل گز» گلران هرات در حین انتقال نیروها و امکانات از رودخانه هریرود با حملات سنگین هاوان(خمپاره) نیروهای اشغالگر و دولت کمونیستی به فیض عظیم شهادت نایل گشت.

ب: خدمات فرهنگی

شهید احسانی، به جهاد و مقاومت به دیده یک انقلاب فکری و فرهنگی می‌نگریست و برای تحقق این آرمان مقدس به کارهای زیربنایی فرهنگی می‌اندیشید و همت ویژه گماشته بود. او به نسل انقلاب چشم امید دوخته بود و برای تربیت کادرهای انقلابی و مذهبی آینده جامعه می‌اندیشید. در سالهای اول جهاد و انقلاب که بعض گروههای جهادی درگیر جنگهای داخلی بود، شهید احسانی و همفکرانش در ساحه نفوذ نهضت اسلامی، به تأسیس مکاتب کلاسیک، و مدارس علمیه و کتابخانه ها اقدام نمود. او در امر تأسیس مکاتب کلاسیک در سالهای 61-1360، تهیه کتابهای درسی، کتابخانه ها و استخدام معلمین زحمتهای فراوان کشید.

در کل دوازده باب مکتب صنفی(ابتدایی، متوسطه و لیسه)، کتابخانه و مدارس علمیه(دینی) متعدد در مناطق تحت کنترل نهضت اسلامی تأسیس شد که در نتیجه همین تلاشها عده زیادی از جوانان از نعمت سواد بهره مند شدند.                           

روحش شاد و یادش گرامی باد.

برگرفته از وبلاگ سیدمیرزاحسین احسانی

 


شنبه 87 اردیبهشت 14 , ساعت 6:0 عصر

امروز چهاردهم ثور (اردیبهشت) است . بیست و دو سال از شهادت

 شهید حجه الاسلام و المسلمین سید علی صفدر احسانی می گذرد.  در  مثل چنین روزی شهید احسانی به ملکوت عروج کرد و در نزد خداوند مقام گرفت. روح نا آرام او  با شهادت و  مأوی در جنه المأوی و کسب رضایت پروردگار آرام گرفت اما جمعی و جامعه ای را در فراق خود بی قرار کرد. غم فقدان او برای جامعه افغانستان و بویژه شیعیان که  به مردان اخلاصمند و  پرکار نیازمند است

تقویم شهادت


پنج شنبه 87 اردیبهشت 12 , ساعت 4:48 عصر

آینه ترانه و توفانشهید احسانی در حال عبور از رودخانه هریرود در سفر شهادت

دیروز سمت مغرب خون آلود همراه بغض ثانیه ها رفتی

خورشید وار ای همه تن آتش ! بر دوش سرد و خسته ما رفتی

آه ای عقاب شعله ور رقصان ! در آسمان ننگ فرومرده

خون می چکید از پر و بالت , وقتی زخاک تیره فرا رفتی

محکوم سخت بودن خود ماندیم , مانند سنگ در دل کوهستان

تو از فراخنای زمین اما مانند انعکاس صدا رفتی

آیینه ترانه و توفان بود , رنگین تر از گلوی شهیدان بود

روح تو غرق شبنم و باران بود , ای آنکه تشنه پیش خدا رفتی

تبراق سرخ مرمی تو جا ماند ، انبان سکه و عنوان شد

تیغت شکست , نام تو پرپر شد ، چشمی نگفت : مرد کجا رفتی ؟

این شاخه ها و برف زمستانی ، این باغ سرنهاده به ویرانی

آه ای بلوغ باغچه احسانی ! آه ای بهار سبز قبا رفتی .

محمد شریف سعیدی .


پنج شنبه 87 اردیبهشت 12 , ساعت 4:43 عصر

شهید احسانی در سال 1327 یا 1328 در قریه ای بنام المیتو از توابع جاغوری در دهی بنام خیرو به دنیا آمد . پدرش سید محمد اکبر یک روحانی بود که به حیث ملا امامی ایفای وظیفه می کرد. شهید احسانی قرآن و تعلیمات ابتدایی را نزد پدر آموخت . آنگاه نزد حاج شیخ محقق در همان المیتو مشغول به تحصیل گردید. عشق به تحصیل و آموختن علم او را نزد اساتید و مدارس دیگر می کشاند تا از اساتید بیشتری فیض برد بدین جهت به مالستان نزد حاج شیخ یوسف عارفی شتافت . پس از آنکه شهید از خرمن علم این استاد بقدر کافی بهره گرفت ، در مدرسه حوتقول نزد آیت الله وحیدی و استاد شریفی شتافت تا از خرمن دانش آنان نیز خوشه هایی برچیند. اما انگار عطش دانش پژوهی شهید احسانی در آنجا نیز سیراب نمی گشت . بدین جهت وی عازم نجف اشرف گردید.

نعش مطهر شهید احسانی

شهید احسانی در نجف اشرف از آنجا که روح نا آرامی داشت و بخاطر اوضاع نامطلوب وناگوار جهان اسلام که در وضعی اسفبار به سر می بردند , وارد عرصه مبارزه گردید و به صف مبارزان جهان اسلام پیوست. وی اعلامیه ها و بیانیه های حضرت امام خمینی (ره) را از نجف به توسط کاروان زوار افغانستانی به ایران می فرستاد. مبارزات شهید در عراق باعث گردید حزب بعث وی را به جرم فعالیت های سیاسی زندانی کند. سرانجام حزب بعث آن شهید را از عراق اخراج کرد و او در قم مشغول به تحصیل و نیز مبارزه گردید و در قم نیز یکبار توسط ساواک دستگیر و زندانی گردید . هنگامی که در افغانستان کودتا گردید و آنگاه ارتش سرخ شوروی آن کشور اشغال نمود ، شهید وارد عرصه جهاد شد و در این راه تلاش های خستگی ناپذیر و پیگیری انجام داد. ابتدا .برای استفاده بهینه از فرصت های جهادی و سامان دادن حرکت های خودجوش مردمی علیه اشغالگران شوروی ، روحانیون مستقر در ایران چندین حزب و سازمان را ایجاد کرده بودند ک شهید احسانی نیز همراه با تعدادی از یاران خود سازمانی بنام " نهضت اسلامی افغانستان " را پایه گذاری نمود .اما این احزاب آینده نامطلوب همراه با اختلاف را نوید می داد و بیم آن می رفت تا نیروهای جهادی بواسطه همدیگر خنثی شوند و از جهاد و مبارزه علیه اشغالگران باز بمانند . شهید احسانی با درک این حقیقت با همفکری و همراهی تعدادی از شخصیت های دلسوز سازمان آزادی بخش افغانستان را که گروههای متفرق جهادی افغانستان را در خود جای می داد , تأسیس نمودند . اما متاسفانه با تکروی برخی افراد خود سر این سازمان از هم پاشید .

شهید احسانی در قالب نهضت اسلامی افغانستان به مبارزه و جهاد ادامه داد و چندین بار برای جهادگران مستقر در افغانستان سلاح و مهمات فرستاد . سرانجام شهید در آخرین باری که برای مجاهدان سلاح می فرستاد در 14 ثور (اردیبهشت) 1365 در منطقه هرات افغانستان بدست اشغالگران که محل استقرار شهید و همرزمان را شناسائی کرده بود , با شلیک توپ به شهادت رسید .


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ